آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

اعتقادات ، نیرویی سازنده یا نابود کننده ؟! (قسمت اول)

believe.jpg چه عاملی باعث می شود که در زندگی خود ، راه ها و هدف های معینی را انتخاب کنیم ؟ این عامل ، اعتقادات ماست ؛ عقیده به اینکه توانایی های ما چقدر است و چه کارهایی ممکن ، یا غیر ممکن است. در فرهنگ مردم هائیتی ، پزشک جادوگر قبیله دارای چنان قدرت مرموزی است که می تواند با یک اشاره فردی را هلاک کند . اما درواقع ، آنچه موجب مرگ آن فرد می شود قدرت جادویی پزشک نیست ، بلکه اعتقاد افراد به قدرت فوق تصور اوست .

آیا در زندگی خود تاکنون انتظار واقعه ناگواری را کشیده اید ؟ اثر آن انتظار بر زندگیتان چه بوده است ؟ چه عقاید مثبتی بر زندگی فعلی شما اثر گذاشته است ؟ چه انتظارات مثبت تازه ای می توانید در خود یا دیگران ایجاد کنید ؟

مردم جهان به مدت هزاران سال بر این عقیده بودند که انسان با توجه به ساختار جسمی خود ، قادر نیست مسافت یک مایل را در چهار دقیقه بودو . با وجود این فردی به نام راجربانیستر این مسافت را در کمتر از چهار دقیقه دوید و این باور را در هم شکست . وی چگونه به این کار توفیق یافت ؟ آنقدر موفقیت خود را به چشم دل دید و چنان تصویر زنده ای از موفقیت در ذهن خود تشکیل داد که سر انجام فرمانی بی چون و چرا به سیستم عصبی خود صادر کرد و نتیجه ای جسمی بدست آورد که با آن تصویر ذهنی هماهنگ بود. پس از آن ، کسان دیگری نیز از بانیستر پیروی و باور کردند که آنان نیز قادر به چنین کاری هستند و لذا ظرف یک سال ، افراد بسیاری موفقیت او را تکرار کردند .

در مقابل شما چه سدی است که باید آن را در هم بشکنید ؟ کدام کار در نظرتان غیرممکن جلوه می کند که اگر آن را ممکن می دانستید و انجام می دادید زندگی خود و اطرافیانتان دگرگون می شد ؟بسیاری از مردم ، گناه نارساییهای زندگی خود را به گردن وقایع و اتفاقات می اندازند. در حالی که آنچه زندگی ما را شکل می دهد ، خود آن وقایع نیست ، بلکه معنایی است که به آن رویدادها می دهیم .

در جنگ ویتنام ، دو نفر تیر می خورند ، هردو اسیر می شوند و بارها تحت شکنجه قرارمی گیرند . یکی شان دست به خودکشی می زند و دیگری روز به روز ایمانش نسبت به انسانیت و خالق متعال قویتر می شود . امروز شرح زندگی این مرد جرالد کافی نام دارد و یادآور نیروی عظیم روح انسانی است که می تواند بر هرگونه درد و رنج و مانع و مشکلی غلبه کند .
آیا در گذشتۀ شما و یا آشنایانتان واقعه ای است که مانع احساس شادی و خوشبختی امروزتان باشد ؟ آیا می توانید این اتفاقات را به صورت دیگری معنا کنید؟ آیا این وقایع شما را پخته تر و نیرومند تر کرده اند ؟ آیا می توانید بر اساس این تجارب تلخ دیگران را که با همین مشکل رو به رو هستند راهنمایی کنید ؟

علت کارهایی که مردم می کنند چیست ؟ تنها علت رفتارهای ما ، اعتقاد و باور است . گرچه عجیب است ، ولی اگر مردم باور کنند که برای رفع بیماری باید جمجمه خود را با مته سوراخ کنند ، چنین می کنند ( و نتیجه هم می گیرند ! )خواه این عقیده پایه و اساس داشته باشد ، خواه نداشته باشد و اگر هم معتقد شوند که خوشبختی آنان در گرو کمک به دیگران است ، بر همان اساس عمل می کنند . اعتقادات ماست که باعث می شوند یک عمر احساس بدبختی کنیم و یا برعکس زندگانی خود را با خوشی بگذرانیم . عقیده سبب می شود که یک نفر انیشتین شود و یک نفر بتهوون ، یا یک نفر بصورت قهرمان درآید و نفر دیگر نداند که اصلأ چرا به این دنیا آمده است . اعمالی که اطرافیان شما انجام می دهند ، بر اساس چه اعتقاداتی است ؟ شما با همکارانتان در چه مواردی اشتراک عقیده دارید؟ با فرزندان یا والدینتان در چه مواردی هم عقیده اید ؟

هرگاه  اتفاقی برایتان بیفتد ، مغزتان بلافاصله دو سئوال را مطرح می سازد : اول اینکه آیا این اتفاق به معنی رنج است یا لذت ؟ دوم اینکه برای دوری از رنج و کسب لذت چه باید بکنم ؟ پاسخ این پرسش ها بسته به این است که درباره موجبات رنج و لذت چه عقایدی داشته باشید .این عقاید کلی به منزلۀ راه های میانبری است که باعث می شود بسیاری از امور روزمره را به انجام رسانیم و در عین حال همین عقاید می تواند زندگی مارا به کلی محدود سازد .

تفکر کنید :

به یکی از عقاید محدود کننده ای که درباره خود یا فرد دیگری داریدفکر کنید . آیا برای درستی این عقیده دلیل کافی دارید ؟ آیا موارد استثنایی هم ممکن است وجود داشته باشد ؟ آیا ممکن است این عقیده کلی شما بیش از حد کلی باشد ؟ هیچ چیز در زندگی به خودی خود دارای معنا نیست . این شمایید که به آن معنا می دهید . یکی از شگفتی های وجود انسان این است که می تواند برای هر واقعه چنان اهمیتی قائل شود که نیروبخش و یا نابود کننده باشد .

بعضی از مردم ، تنها یکی از وقایع تلخ گذشته را درنظر می گیرند و می گویند : ” به علت این تجربه ، دیگر احساس عشق یا کمال نخواهم کرد ” و بعضی دیگر عین همان واقعه را طوری تعبیر می کنند که نیروبخش است : ” از آنجا که نسبت به من بی عدالتی شده است ، نسبت به نیازهای دیگران حساسم ” یا “  از آنجا که فرزند خود را از دست داده ام ، تلاش می کنم تا امنیت بیشتری را در جهان برقرار کنم . ”
همه ما قادریم هر واقعه ای را طوری معنی کنیم که امیدوارکننده و نیروبخش باشد . یکی از تجارب گذشته خود را در نظر آورید و با معنای تازه ای که به ان می دهید ، انقلابی در زندگی خود بوجود آورید .

اعتقادات ، قدرتی نابود کننده دارند . از آنجا که اعتقادات تأثیر عجیبی بر زندگی ما دارند لازم است که این سه مسأله را درک کنیم :
۱/ اغلب ما ، عقاید خود را آگاهانه انتخاب نمی کنیم .
۲/ عقاید ما ، غالبأ بر پایۀ تفسیر غلط وقایع گذشته است .
۳/ پس از آنکه عقیده ای را پذیرفتیم ، آنرا وحی منزل می پنداریم و فراموش می کنیم که آن عقیده فقط یک نظر است !
آیا عقایدی دارید که به درستی آنها یقین داشته باشید ؟ آیا نظرات دیگری هم هست که با عقیده شما مخالف و احتمالأ درست باشند ؟ اگر شما صاحب آن عقاید بودید ، چه تغییری در زندگیتان ایجاد می شد ؟
ادامه دارد …

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد