کمرویی ، محدوده ای از خجالت معمولی و اشکال در برقراری ارتباط
صمیمانه ، تا کمرویی شدید ( یا ناتوانی حاد در برقراری روابط اجتماعی )
را شامل میشود. به طوریکه در کمرویی شدید زندگی و فعالیت فرد
فلج شده و این مشکل، عملاً او را از فعالیتهای عادی روزمره باز میدارد.
انسان کمرو و خجول کسی است که نزدیک شدن به او، به علت ترس،
احتیاط یا عدم اعتماد ، مشکل باشد. به طور خلاصه کمرو شخصی است
که در حضور دیگران احساس ناراحتی میکند.
در چنین شرایطی شخص کمرو خودش را کنار میکشد. در بیان خواستهها
و عقاید یا ابراز وجود با مشکل مواجه میشود؛ در حرف زدن یا فعالیت
کردن خیلی محتاط میشود و به صورت مشهودی از روابط اجتماعی
می ترسد.
کمرویی به صورت علائم جسمی و روحی و رفتاری بروز می کند.
علائم جسمی : تپش قلب، اختلال در ریتم تنفس، انقباض عضلات بدن
و اختلال در کار بعضی از غدد مثل تیروئید.
علائم روحی و روانی : احساس درماندگی، فراموش کردن دنباله
مطلب یا قفل کردن ذهن ، دستپاچگی و اضطراب ، احساس بیکفایتی ،
احساس اینکه دیگران متوجه آنچه در ذهن هست میشوند، و در نهایت
غرق شدن در افکار خود .
علائم رفتاری : کم حرفی، عدم برقراری ارتباط کلامی ، نداشتن جرات
اظهار نظر یا بیان احساس نام برد.
اما آیا برای کمرو بودن و کمرو شدن دلیل و علتی وجود دارد ؟
کمرویی یک فرایند پیچیده روانی ـ اجتماعی است که عوامل زیادی را
می توان در آن دخیل دانست :
یکی از علل اولیه و مهم آن را می توان به روابط نادرست و عدم سازگاری
اجتماعی دوران کودکی چه در خانه و چه در مدرسه مربوط دانست .
اکثر افراد کمرو در دوران کودکی و رشد با این مشکلات مواجه بودهاند و
والدین کمرو الگوی رفتاری آنها بوده ، شرایط لازم برای یادگیری مهارتهای
ارتباطی را نداشتهاند ، والدین متوقع و سخت گیر داشتهاند ، در بین
جمع توسط معلم ، خانواده یا دیگران به طور مکرر تحقیر شدهاند یا مورد
تهدید و تنبیه ناروا قرار گرفتهاند ، از آنها حمایتهای افراطی و غیر ضروری
میشده ، در زندگی شکستهای متعدد داشتهاند ، ترس از طرد شدن
یا نگرانی بیش از حد برای مورد تایید دیگران قرار گرفتن داشتهاند ، اعتماد
به نفس پایین داشتهاند ، خاطرات آزار دهنده از تجربیات اجتماعی قبلی
خود داشتهاند و یا اینکه یک نقص عضو یا بیماری جسمی احساس حقارت
و انزوا را در آنها تقویت کرده است. این موارد نمونههایی از علل موثر بر
کمرویی است.
اما اغلب افراد در دوران کودکی کمرو نیستند و از دوره نوجوانی منزوی و
کمرو میشوند. در این مورد نیز علل و عواملی را باید در نظر داشت :
از جمله مهمترین علل کمرویی در سنین نوجوانی و جوانی ، وجود نگرشهای
خاص نسبت به خود است که به آنها «تحریفات شناختی» میگویند. مثلاً
اینکه افراد کمرو از خودشان انتظارات غیر واقع بینانه ، در باورهایشان دارند
نظیر : اعتقاد به این که من باید کامل باشم و نباید اشتباه کنم ، یا دیگران
روی رفتار من خیلی حساس و دقیق هستند و اشتباهات مرا همیشه به
خاطر خواهند داشت ، یا اگر من اشتباهی در گفتار یا رفتارم داشته باشم
برای همیشه بیاعتبار خواهم شد. داشتن این باورهای غلط باعث
میشود که فرد برای خودش یک محکمه یا دادگاه درونی تشکیل بدهد
و دائماً خود را به خاطر کوچکترین خطا و سهو (که هر کسی میتواند
داشته باشد و در ارتباط اجتماعی، وقوع آن امری طبیعی است) سرزنش
و سرکوب کند.
به طور کلی کمرویی این پیامدها را به دنبال دارد :
احساسات منفی مثل افسردگی ، اضطراب و تنهایی به طور خودکار،
با فرد همراه خواهد شد.
راه های عملی درمان کم رویی چیست؟
راههای عملی درمان کمرویی عبارت اند از :
تلقین: به نظر روان شناسان، تلقین در درمان بسیاری از بیماری های
جسمی و روحی مؤثر است. این جمله را همواره با خود تکرار کنید که
من از عهده ی سخن گفتن در برابر دیگران برمی آیم. کم رویی نشانه ی
ترس از شکست و دلیل بر وحشت از برخورد با اشخاص است. این ضعف
روحی را با فرار از معاشرت نمی توان رفع کرد بلکه باید خود را به
معاشرت با مردم مجبور سازید و در مقابل انکار نفس از خود بپرسید که
چرا ازاین شخص یا از این جمعیت می گریزم ؟ ترس یا اضطراب ، اساس
تمام حرکات عصبی است. اگر نمی توانید در جمع سخن بگویید و یا دچار
مشکل می شوید دلیلش ترس درونی است.
یکی از گویندگان مشهور انگلیسی در قرن نوزدهم اقرار می کند که در طول
چند هفته قبل از نخستین خطابه ای که قرار بود ایراد کند چنان ناراحت بود
که آرزو می کرد پیش از فرا رسیدن روز معقود پایش بشکند تا از حضور در
مجلس معاف گردد، او موقعی که به طرف کرسی خطابه می رفت آن
چنان از وحشت و اضطراب خود را می باخت که قیافه ی رقت باری پیدا
می کرد. عاقبت روزی تصمیم گرفت در وضع خود به درستی تأمل کند،
با خود گفت: هنگام سخنرانی چه خطری ممکن است برای من پیش
بیاید ؟ هیچ چیز مهمی اتفاق نخواهد افتاد. اضطراب شدید او با این جمله
مرتفع شد و متوجه شد که خیلی سخن می گوید و در نتیجه یکی از
بزرگ ترین گویندگان عصر خود گردید.
اعتماد به نفس: توجه به توانایی ها و استعدادها مانع اظهار ضعف
است. یکی از دلایل کم رویی، بی اعتمادی به خویش است. افراد کم
رو همواره در این فکرند که دیگران درمورد آن ها چه فکر می کنند، در
صورتی که اگر این افراد بدانند در مقایسه با دیگران ضعفی ندارند و
شاید در بسیاری از موارد در زندگی نسبت به دیگران ارجحیت هم دارند ،
در این حال در خود چنان قدرتی می-یابند که می توانند در برابر هر امری
مقاومت کنند. خودباوری و دوری از خود کم بینی بسیاری از مشکلات
روحی را درمان می کند.
معاشرت با مردم : علی رغم ترس درونی، برای درمان کم رویی لازم
است با دیگران معاشرت کنید.علی(ع) می فرمایند: ( هرگاه سختی چیزی
باعث بیم و هراس شما شد تو نیز در مقابل آن سخت و مقاوم شو تا مشکل
بر تو آسان گردد) .
سعی کنید در معاشرت ها خود را فراموش کنید. برای آن که این امر حاصل
شود اولاً، به هر که می رسید سلام کنید و ثانیاً، خوش رو باشید
تمرین و ممارست: سخن گفتن مانند هرکار دیگر احتیاج به تمرین و
ریاضت دارد. همه ی گویندگان کم و بیش در ابتدا با مشکلی همچون مشکل
شما مواجه می شوند و حتی از ضعف و نارسایی در ادای کلمات رنج
می برند ، اما با صبر و تحمل و تمرین نقایص خود را بر طرف می کنند.
در انتها به همه افراد کمرو توصیه می کنم که برای رفع کمرویی از
همین امروز شروع کنید ، فردا دیر است .